JAI NewsRoom مدیریت

گرسنگی سلولی؛ تهدید سلامت مردم ایران

29 مهر 1404 | 23:00 •جامعه
گرسنگی سلولی؛ تهدید سلامت مردم ایران

مسئولان بهداشتی با هشدار نسبت به کاهش مصرف مواد مغذی و افزایش سوءتغذیه در کشور، تأکید کردند که بحران غذایی و پرداخت‌های غیررسمی پیامدهای جدی سلامت عمومی دارد.

به گزارش آتیه آنلاین: هم‌زمان با روز جهانی غذا کارشناسان نسبت به وضعیت نگران‌کننده تغذیه مردم هشدار دادند. کاهش شدید مصرف مواد غذایی حیاتی از جمله گوشت، لبنیات، میوه و سبزیجات در کنار افزایش قیمت‌ها، سلامت عمومی جامعه را تهدید می‌کند و موجب گسترش سوءتغذیه، بروز بیماری‌های غیرواگیر و افزایش مرگ‌ومیر شده است.

مرگ‌های ناشی از تغذیه؛ آماری نگران‌کننده

روزنامه اعتماد گزارشی درباره وضعیت تغذیه منتشر کرده است، احمد اسماعیل‌زاده، مدیر دفتر بهبود تغذیه وزارت بهداشت اعلام کرده که سالانه ۱۲۰ هزار مرگ از مجموع ۴۲۰ هزار مرگ کشور، به نوعی با مسائل تغذیه‌ای مرتبط است. وی توضیح داد که فشار خون بالا، قند خون بالا، کاهش مصرف ماهی، میوه و سبزیجات و غلات کامل، از مهم‌ترین عوامل تغذیه‌ای مؤثر در مرگ و میر ایرانیان است. همچنین، لاغری و کوتاه‌قدی کودکان زیر پنج سال در برخی مناطق به ویژه در استان‌های محروم، نگران‌کننده و نشانه بارز سوءتغذیه است.

طبق بررسی‌ها، مصرف لبنیات به کمتر از نصف مقدار توصیه‌شده رسیده و سرانه مصرف گوشت روزانه از ۹۰ گرم به زیر ۵۰ گرم کاهش یافته است. تنها نیمی از جمعیت کشور به چهار گروه اصلی غذایی دسترسی کافی دارند.

امنیت غذایی پایتخت در خطر

حسن امامی رضوی، رئیس دبیرخانه شورای عالی امنیت غذایی نیز هشدار داد که حتی در پایتخت، مردم به میزان کافی پروتئین دریافت نمی‌کنند. او بر ضرورت توجه فوری به وضعیت امنیت غذایی تأکید کرد.

کارشناسان تغذیه می‌گویند این وضعیت حاصل گرسنگی سلولی و کاهش کالری و ریزمغذی‌های مورد نیاز بدن است. پیامدهای آن نیز در قالب بیماری‌هایی چون پرفشاری خون، دیابت، چاقی و افزایش مرگ‌ومیرهای غیرواگیر بروز پیدا می‌کند.

سیاست سکوت در دولت سیزدهم

در دولت سیزدهم، استفاده از واژه «سوءتغذیه» در ادبیات رسمی مسئولان کنار گذاشته شد و به‌جای آن از عبارت «اختلال رشد» استفاده می‌شد. با وجود این سیاست، گزارش‌های داخلی و یافته‌های مطالعاتی انجام‌شده در سال‌های قبل نشان‌دهنده گسترش سوءتغذیه در کشور، به‌ویژه در ۸ استان محروم از جمله سیستان و بلوچستان، خوزستان، کهگیلویه و بویراحمد و کرمان بوده است. سوءتغذیه در این مناطق به یک تابوی سلامت تبدیل شد.

مطالعات گذشته چه می‌گویند؟

نتایج مطالعات وزارت بهداشت در دهه‌های ۱۳۷۰ تا ۱۴۰۰ تأیید می‌کند که بخش زیادی از جمعیت کشور، به‌ویژه کودکان، از دریافت کالری و ریزمغذی‌های ضروری محروم هستند. به‌عنوان مثال، بر اساس نتایج مطالعه سال ۱۳۷۴، حدود ۴۳.۷ درصد کودکان دچار سوءتغذیه و عوارض ناشی از آن بوده‌اند.

علی‌اکبر سیاری، از مسئولان سابق وزارت بهداشت، اعلام کرده بود که ۶۰ درصد مرگ کودکان در ایران، به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم ناشی از سوءتغذیه است. همچنین در برخی مناطق جنوبی کشور، میزان کم‌خونی در کودکان به بیش از ۵۰ درصد رسیده است.

رشد فقر غذایی و کاهش توان خرید خانوار

در دوره فعالیت دولت سیزدهم، با وجود تورم بالا و افت شدید قدرت خرید، دولت از پذیرش واقعیت گرسنگی و سوءتغذیه سر باز زد. در حالی که سبد غذایی رسمی خانواده‌ها که در سال ۱۴۰۲ محاسبه شده، فقط ۲۳۸۰ کیلوکالری انرژی دارد، این عدد نسبت به سال ۱۳۹۲ کاهش چشمگیری یافته است.

در آذر ۱۴۰۲، مدیرکل دفتر تغذیه وزارت بهداشت در اظهارنظری بحث‌برانگیز اعلام کرد که «مشکل اصلی کشور چاقی است نه سوءتغذیه»، در حالی که داده‌های علمی خلاف این را نشان می‌دهند.

بازگشت حقیقت پس از تغییر دولت

با تغییر فضای سیاسی و رفع محدودیت‌های اطلاع‌رسانی، هشدارها درباره سوءتغذیه مجدد به ادبیات مسئولان بازگشت. معاون جدید وزارت بهداشت در زمستان ۱۴۰۲ هشدار داد که سرانه مصرف گوشت از ۷۵ به ۳۵ گرم، سبزیجات از ۲۵ به ۱۵ گرم و لبنیات از ۲ تا ۳ واحد به تنها یک واحد کاهش یافته است.

ناصر کلانتری، یکی از کارشناسان باسابقه تغذیه، در گفت‌وگویی علمی، دو نوع سوءتغذیه را تشریح کرد: سوءتغذیه ناشی از کمبود انرژی و پروتئین (گرسنگی شکمی) سوءتغذیه ناشی از کمبود ریزمغذی‌ها (گرسنگی پنهان یا سلولی)

مطالعات نشان می‌دهد که تا سال ۱۳۹۸، دریافت کالری در کشور نسبت به دهه قبل کاهش یافته اما هنوز نگران‌کننده نبوده است. اما در سال‌های ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲، با جهش قیمت‌ها، گسترش فقر و بحران اقتصادی، بخش قابل‌توجهی از جامعه حتی به میانگین کالری توصیه‌شده (۲۲۰۰ کیلوکالری برای فرد بالغ) هم دسترسی نداشتند.

کلانتری تأکید می‌کند كه دريافت 2200 كيلو كالري، يك عدد ميانگين است و وقتي مي‌گوييم ميانگين دريافت كالري روزانه در كل كشور به 2200 كيلو كالري رسيده، به اين معناست كه جمعيت فقير و دچار مشكلات معيشتي، 240 كيلو كالري از همين عدد ميانگين هم كمتر دريافت كرده‌اند و اين جمعيت دچار فقر دريافت كالري، مغفول مي‌مانند درحالي كه اتفاقا تعداد جمعيت دچار فقر دريافت كالري نسبت به سال 1379 افزايش داشته و درنتيجه قدر مطلق ميانگين دريافت كالري را در كل كشور كاهش داده است.

بازگشت به فهرست