JAI NewsRoom مدیریت

«اختلال زبان رشدی» چیست و چگونه آن را تشخیص می‌دهیم؟

13 مهر 1404 | 13:18
«اختلال زبان رشدی» چیست و چگونه آن را تشخیص می‌دهیم؟

«اختلال زبانی رشدی» (DLD) یک مشکل شایع اما کمتر شناخته‌شده زبانی است که یادگیری و استفاده از زبان را دشوار می‌کند. این اختلال با «نارساخوانی» یا «اوتیسم» متفاوت است و نیاز به تشخیص و مداخلات زودهنگام دارد تا از پیامدهای بلندمدت آن جلوگیری شود. یادداشت زیر به قلم دکتر «آناستازیا اوگنوا» استادیار دانشگاه «سانتیاگو د کامپوستا» در اسپانیا، به اهمیت شناخت «اختلال زبانی رشدی» برای آموزش کودکان پرداخته است.

در سال‌های اخیر توجه زیادی به نارساخوانی (Dyslexia) و اوتیسم جلب شده است. این اختلال‌های عصب‌رشدی، تعداد زیادی از کودکان را درگیر می‌کنند، تا جایی که برای بسیاری از خانواده‌ها، مراقبان و معلمان به اصطلاحاتی آشنا تبدیل شده‌اند. اما اختلال دیگری وجود دارد که به همان اندازه و شاید بیشتر از آن شایع باشد اما در عین حال ناشناخته باقی مانده است: «اختلال زبان رشدی» (Developmental Language Disorder).

«اختلال زبان رشدی» نوعی اختلال عصب‌رشدی است که یادگیری و استفاده از زبان را مختل می‌کند، بدون اینکه علت آشکاری مانند کم‌شنوایی، ناتوانی ذهنی یا اوتیسم وجود داشته باشد. این اختلال می‌تواند در درک یا بیان زبان یا هر دو آنها تاثیر بگذارد.

تخمین زده می‌شود که بین ۷ تا ۱۰ درصد از کودکان در سنین مدرسه به این اختلال مبتلا باشند. با این حال، این وضعیت اغلب تشخیص داده نمی‌شود یا با مواردی مانند ناپختگی، تنبلی یا مشکلات رفتاری اشتباه گرفته می‌شود.

اختلال زبان رشدی صرفا تاخیر زبانی ساده‌ای نیست که با گذر زمان برطرف شود. این اختلال پایدار است و در صورت درمان نشدن می‌تواند به شدت بر عملکرد تحصیلی، روابط اجتماعی و اعتماد به نفس کودک تاثیر بگذارد.

اختلالی نامرئی

«اختلال زبان رشدی» نوعی وضعیت نامرئی به شمار می‌رود، زیرا هیچ نشانه ظاهری یا فیزیکی ندارد. بسیاری از کودکان مبتلا به «اختلال زبان رشدی» در مکالمات روزمره عملکرد قابل قبولی دارند، اما وقتی زبان پیچیده‌تر می‌شود مشکل آنها شروع خواهد شد؛ مثلا هنگام خواندن کتاب درسی، گوش دادن به توضیح علمی یا درک لطیفه.

در زندگی روزمره، والدین ممکن است متوجه شوند که فرزندشان جملات طولانی را درک نمی‌کند مثلا جمله: «لیوان را روی میز بگذار و بعد قاشق را برایم بیاور». این کودکان ممکن است از جملات بسیار کوتاه استفاده کنند، برخی واژه‌ها را حذف کنند مثلا به جای «پسر با ماشین بازی می‌کند» بگویند «پسر بازی ماشین» یا در توضیح دادن اتفاقات روز یا بازی در حیاط مدرسه دچار دشواری شوند.

نشانه‌های هشداردهنده در سنین مختلف

هر کودک مبتلا به «اختلال زبان رشدی» الگوی خاص خود را دارد، اما برخی نشانه‌ها مشترک است که باید به آن‌ها توجه کرد: مشکل در دنبال کردن دستورالعمل‌ها، استفاده از جملات بسیار کوتاه، دشواری در یادگیری شعر یا بازگو کردن اتفاقات روزانه در سنین پیش‌دبستانی از نشانه‌های شایع «اختلال زبان رشدی» است.

همچنین مشکل در درک متون، ساخت جملات پیچیده، یادگیری واژگان جدید، خطاهای مکرر دستوری و املایی یا دشواری در نوشتن منسجم از مشکلات «اختلال زبان رشدی»  در سنین مدرسه محسوب می‌شود.

تمایز «اختلال زبان رشدی» از سایر اختلال‌ها

«اختلال زبان رشدی» ممکن است با دیگر اختلال‌های عصب‌رشدی شناخته‌شده اشتباه گرفته شود، اما ویژگی‌های متمایز روشنی دارد:

مشخصا «اختلال زبان رشدی» با «نارساخوانی» متفاوت است. «نارساخوانی» در یادگیری خواندن و نوشتن به‌ویژه در رمزگشایی واژه‌ها و مهارت‌های واج‌شناختی باعث مشکل می‌شود. مثلا کودکی با نارساخوانی ممکن است حروف مشابه را با هم اشتباه بگیرد (مثل ب و پ، یا د و ذ یا واژه «داد» را به‌جای «یاد» بخواند، در حالی که واژگان گفتاری غنی و جملات شفاهی ساخت‌یافته‌ای دارد.

در مقابل، کودکی با «اختلال زبان رشدی» ممکن است واژه «داد» را به‌درستی بخواند، اما معنای کل جمله را درک نکند. همچنین مهارت زبانی گفتاری او محدودتر است و هنگام صحبت کردن ممکن است اشتباهات دستوری بیشتری داشته باشد.

این اختلال اوتیسم هم نیست. در «اختلال زبان رشدی» معمولا مهارت‌های اجتماعی و تمایل به برقراری ارتباط حفظ می‌شوند، حتی اگر زبان محدود باشد. ممکن است هر دو وضعیت به‌صورت «دیر حرف زدن» بروز کنند، اما پژوهش‌ها نشان می‌دهد کودکان مبتلا به «اختلال زبان رشدی» از ژست‌ها بیشتر استفاده می‌کنند، واکنش بهتری به زبان نشان می‌دهند و بازی‌های نمادین انجام می‌دهند، در حالی که اوتیسم با مشکلات بیشتر در درک و تعامل اجتماعی و نیز رفتارهای تکراری شناخته می‌شود.

«اختلال زبان رشدی» وابسته به هوش غیرکلامی نیست. در گذشته، تشخیص «اختلال زبان رشدی» تنها در صورتی انجام می‌شد که هوش غیرکلامی کودک در محدوده طبیعی باشد، تا آن را از ناتوانی کلی در یادگیری جدا کنند. امروزه می‌دانیم برخی کودکان مبتلا به «اختلال زبان رشدی» در این آزمون‌ها کمی نمره پایین‌تری می‌گیرند، اما این به معنای نقص کلی نیست. به همین دلیل، متخصصان دیگر اختلاف بین توانایی‌های کلامی و غیرکلامی را به‌عنوان معیار تشخیص در نظر نمی‌گیرند.

پیامدهای بلندمدت

«اختلال زبان رشدی» با افزایش سن از بین نمی‌رود. اگرچه بسیاری از کودکان با مداخله درمانی پیشرفت می‌کنند، اما مشکلات زبانی معمولا تا دوران نوجوانی و بزرگسالی آن‌ها را همراهی می‌کند. مطالعات طولی نشان داده‌اند که نوجوانان مبتلا به «اختلال زبان رشدی» بیشتر در معرض مشکلات خواندن و نوشتن (از خفیف تا مداوم)، ترک تحصیل زودهنگام، دشواری در یافتن شغل و نیز کاهش عزت‌نفس و مشکلات روانی قرار دارند.

البته این به آن معنا نیست که آینده این افراد حتما منفی خواهد بود. با تشخیص زودهنگام و حمایت تخصصی، بسیاری از آن‌ها می‌توانند در مدرسه و زندگی روزمره عملکرد موفقی داشته باشند.

مداخلات و درمان‌های مربوط به «اختلال زبان رشدی» بر تقویت زبان گفتاری و نوشتاری تمرکز دارند: کار بر روی واژگان، دستور زبان و مهارت روایت‌گری با همکاری گفتاردرمانگر، استفاده از ابزارهای بصری و تطبیق برنامه‌های درسی در مدرسه و تشویق به خواندن و گفت‌وگوهای مشترک در خانه.

در مدرسه، معلمان می‌توانند با دادن دستورالعمل‌های واضح و کوتاه و اطمینان از درک آن توسط کودک تعیین‌کننده باشند. آن‌ها همچنین می‌توانند از نمودارها یا تصاویر کمکی استفاده کرده و برای آزمون‌ها و تکالیف، زمان بیشتری در اختیار کودک قرار دهند.

در خانه، والدین می‌توانند هر روز با فرزند خود کتاب بخوانند، جملات او را با نمونه درست گسترش دهند؛ مثلا اگر کودک می‌گوید «آب اینجاست»، والد بگوید «بله، آب اینجاست روی میز» و کودک را تشویق کنند تا درباره اتفاقات روزانه خود داستان‌گویی کند.

اهمیت مداخله زودهنگام

حمایت زودهنگام بسیار حیاتی است، زیرا زبان پایه و اساس خواندن، نوشتن و یادگیری در مدرسه است. هرچه کودک زودتر کمک دریافت کند، احتمال کاهش مشکلات آینده بیشتر می‌شود. کودکی که در سن ۴ تا ۵ سالگی مداخله دریافت کند، معمولا پیشرفت بسیار بهتری نسبت به کودکی دارد که در ۹ یا ۱۰ سالگی درمان را آغاز می‌کند.

تشخیص «اختلال زبان رشدی» نیازمند ارزیابی تخصصی است که معمولا توسط گفتاردرمانگر یا کارشناس زبان انجام می‌شود. با این حال، والدین و معلمان معمولا نخستین افرادی هستند که متوجه می‌شوند مشکلی وجود دارد. اقدام زودهنگام ضروری است. اگر کودکی در یادگیری زبان مانند هم‌سالانش پیشرفت نمی‌کند، جملات بسیار کوتاه می‌گوید، از شرکت در گفت‌وگوها اجتناب می‌کند یا هنگام خواندن دچار ناامیدی است، بهترین کار مشورت با متخصص است.

بازگشت به فهرست