JAI NewsRoom مدیریت

از دردهای فلج‌کننده تا بی‌اعتنایی اجتماعی؛ رنج پنهان زنان مبتلا به اندومتریوز

25 آبان 1404 | 22:00 •جامعه
از دردهای فلج‌کننده تا بی‌اعتنایی اجتماعی؛ رنج پنهان زنان مبتلا به اندومتریوز

اندومتریوز با دردهای فلج‌کننده و سکوت فرهنگی پیرامون «دردهای زنانه»، کیفیت زندگی، روابط و موقعیت شغلی زنان را به‌شدت تحت‌تأثیر قرار می‌دهد.

به گزارش آتیه آنلاین، دردی که هر ماه بازمی‌گردد و زندگی را از ریخت می‌اندازد؛ روایت زنانی که اندومتریوز برایشان فقط یک بیماری نیست، بلکه چرخه‌ای از رنج جسمی، سوء‌برداشت اجتماعی و نادیده‌گرفته‌شدن در خانه و محل کار است.

روزنامه شرق در گزارشی به همین موضوع پرداخت، در بخش‌هایی از گزارش این روزنامه آمده که: درد شدید، فلج‌کننده و آزاردهنده؛ این روایت زنانی است که درگیر اندومتریوزند، دردهایی که همراه با خون‌ریزی ماهانه، برایشان تکرار می‌شود، مثل یک شکنجه مداوم. بیماری اندومتریوز، اختلالی است که در آن بافتی که سطح داخلی رحم را می‌پوشاند (اندومتریوم)، در جایی خارج از رحم رشد می‌کند. بافت اندومتریوم از غدد، سلول‌های خونی و بافت پیوندی تشکیل شده‌ است و به شکل طبیعی در رحم رشد می‌کند و سطح پوششی رحم را برای تخمک‌گذاری آماده می‌کند. اندومتریوز اغلب دردناک است و تخمدان‌ها، لوله‌های فالوپ و بافت پوشاننده سطح درون لگن را درگیر می‌کند و گسترش به خارج از ارگان‌های لگن نادر است. حالا زنان درگیر این بیماری، متخصص و پژوهشگر این بیماری و جامعه‌شناس بخش سلامت در گفت‌وگو با «شرق»، درباره کاهش کیفیت زندگی زنان مبتلا، واکنش جامعه و تصورات اشتباه از دردهای قاعدگی که منجر به پیشروی بیماری می‌شود می‌گویند.

سمیرا کارمند بانک است و تا پیش از شروع درمان و مصرف دارو برای قطع خون‌ریزی پریود، هر بار وضعیت بسیار پیچیده‌ای را تحمل می‌کرد. او از هفت سال پیش یعنی از ۲۹سالگی با دردهای جانکاه دوره پریود مواجه شد: «همه‌چیز برایم با دردهای بسیار شدید پریود شروع شد. تا قبل از آن مشکلی نداشتم، سر وقت پریود می‌شدم و درد شدیدی هم نداشتم». برای سمیرا اما هیچ‌چیز آزاردهنده‌تر از دردش نیست: «شما چون درگیر نیستی اصلا نمی‌توانی تصوری از این درد داشته باشی، انگار چیزی در درونت منفجر می‌شود. آن‌قدر که دیگر توان حرکت نداری. این درد تا سال ۱۴۰۰ ادامه داشت. تصورم این بود که ناشی از پریود است و در من شدیدتر از بقیه خودش را نشان می‌دهد اما دیگر تحملم تمام شد و به پزشک رفتم. همین تصور اشتباه باعث شد سه سال بیمار باشم و ندانم و بیماری پیشرفت کند». سمیرا دچار اندومتریوز است. تنها نشانه‌ها هم همان دردهای شدید دوران پریودش بود.

سمیرا می‌گوید: «مثلا اگر در خیابان باشم ممکن است از شدت درد در خیابان بیفتم. یک جایی خواندم که گاهی زنان از استرس پریودشدن و تحمل دردهای سنگین، ممکن است به خودکشی فکر کنند. البته آدم با آدم فرق می‌کند. اما تصوری که شما از درد پریود داری نیست. برای من این‌طور است که وقتی گرفتارش می‌شوم باید به اورژانس بیمارستان بروم و آنجا برایم مسکن تزریق کنند. دردش هم چند روز طول می‌کشد. یک بار که از شدت درد، تقریبا حس فلج‌بودن می‌کردم. دو، سه روز بعدش، فقط با قدم‌های خیلی کوتاه می‌توانستم راه بروم.»

 سمیرا دارو مصرف می‌کند تا دچار خون‌ریزی ماهانه نشود؛ نه از رحم و نه از ارگان‌هایی که بافت‌های اندومتریوز خانه کرده. او می‌گوید که در چهار سال گذشته به تعداد انگشت‌های یک دست هم پریود نشده چون دارو مصرف می‌کند و قطع دارو یعنی بازگشت خون‌ریزی و کابوس درد. اندومتریوز درمان ندارد و فقط می‌توان با دارو کنترلش کرد.

سعید البرزی، رئیس انجمن اندومتریوز ایران و پژوهشگر این حوزه از آن یاد می‌کند. او به «شرق» می‌گوید‌ این بیماری معمولا به ارگان‌های دیگر در حفره لگن هم سرایت می‌کند و درد را هر ماه همراه با خون‌ریزی ماهانه‌ تکرار می‌کند؛ یک درد شدید و آزاردهنده. همان‌طور که آمارها روایت می‌کنند، حدود ۱۰ درصد از زنان درگیر این بیماری‌ هستند: «این بیماری در دنیا بسیار شایع است و حدود ۲۰۰ میلیون زن به آن مبتلا هستند. برخلاف آنچه اغلب بیماران به نقل از پزشک‌شان می‌گویند، این بیماری با جراحی درمان نمی‌شود، نمی‌توان گفت مثل سرطان است، اما رفتار تهاجمی‌اش محدود به تخمدان نمی‌شود، بلکه هر عضوی در حفره لگن را می‌تواند درگیر خودش کند؛ مثل روده‌ها. حتی می‌تواند منجر به بی‌اختیاری ادرار شود. اعضای غیرتناسلی را هم درگیر می‌کند. در‌واقع هر آنچه در حفره لگن وجود دارد. حتی برخی از بیماران هستند که مخاط بینی و چشم‌شان هم درگیر می‌شود که البته نادر است. شاید تنها ارگانی که زیاد درگیر این ماجرا نمی‌شود، خود رحم است.»

 شیرین احمدنیا، دانشیار جامعه‌شناسی دانشگاه علامه‌ طباطبایی در این‌باره به شرق گفت: «دلیل اصلی، تابو‌بودن بدن زنانه و ناآگاهی عمومی درباره فیزیولوژی و سلامت باروری زنان است. در فرهنگ عمومی ما، درباره «دردهای زنانه» کمتر صحبت می‌شود و حتی خود زنان نیز در بسیاری از موارد، آموزش کافی برای توضیح یا پیگیری دردهایشان ندارند. این سکوت فرهنگی باعث شده دردهای قاعدگی یا بیماری‌هایی مانند اندومتریوز، نه به‌ عنوان مسئله‌ای واقعی و جسمی، بلکه نوعی «اغراق» یا «بهانه‌تراشی» تلقی شوند. از سوی دیگر، ساختار مردسالارانه محیط‌های کاری و خانوادگی، رنج‌های مرتبط با بدن زنان را به رسمیت نمی‌شناسد؛ چون معیارهای کار و بهره‌وری بر‌اساس بدن مردانه طراحی شده‌اند. در چنین ساختاری، زنانی که از درد سخن می‌گویند، اغلب به‌جای همدلی، با برچسب «ضعف» یا «احساساتی‌بودن» روبه‌رو می‌شوند.»

او بیان کرد: «وقتی زنی در محل کار یا خانه درد می‌کشد اما باور نمی‌شود، در‌واقع با نوعی خشونت نمادین مواجه است؛ خشونتی که در آن صدای او بی‌اهمیت شمرده می‌شود. این بی‌اعتنایی می‌تواند به اضطراب، افسردگی، احساس گناه یا گوشه‌گیری اجتماعی منجر شود. از منظر روانی و اجتماعی، زنان در چنین شرایطی ناچار می‌شوند درد خود را پنهان کنند تا مبادا قضاوت شوند یا موقعیت شغلی‌شان به خطر بیفتد. پنهان‌کاری، چرخه درمان را هم مختل می‌کند و باعث می‌شود بیماری دیر تشخیص داده شود.»

به گفته او: «زنانی که از اندومتریوز یا دردهای شدید قاعدگی رنج می‌برند، گاهی ناچار می‌شوند از کارهای پرمسئولیت یا شیفتی کنار بکشند. در برخی موارد، غیبت‌های مکرر یا کاهش بازدهی باعث می‌شود کارفرما آنها را کم‌تعهد یا غیرحرفه‌ای بداند. در نتیجه، فرصت‌های ارتقای شغلی یا افزایش درآمد برایشان کاهش می‌یابد. در روابط خانوادگی نیز‌ وقتی شریک زندگی یا اعضای خانواده این درد را درک نمی‌کنند، روابط عاطفی و جنسی نیز آسیب می‌بیند. برخی زنان گزارش داده‌اند که به‌ دلیل این بیماری، متهم به سردی در رابطه، «بی‌میلی» یا «فاصله‌گرفتن عمدی» شده‌اند. این سوءتفاهم‌ها گاهی منجر به تعارض‌های خانوادگی و فشار مضاعف می‌شود.»

بازگشت به فهرست