طرح «سلام» و چالش تأمین هزینههای اجتماعی توسط تعاونیهای محلی
اجرای طرح «سلام» برای توانمندسازی محلات بهزودی آغاز میشود، اما موفقیت آن به دلیل وابستگی پرریسک خدمات اجتماعی به سودآوری تعاونیها، در هالهای از ابهام است.
نخستین تعاونی «طرح سلام» دیروز همزمان با شروع هفته تعاون در منطقه ۴ تهران افتتاح شد. اعلام این خبر به معنای آن است که احتمالا به زودی شاهد یک رویکرد جدید در اداره محلات خواهیم بود. اما عامل کلیدی و پرخطر در موفقیت این طرح، وابستگی کامل برنامههای اجتماعی به سود تعاونیها به جای بودجه دولتی است. یعنی اگر تعاونیها در بازار سود نکنند، خدمات اجتماعی هم به خطر میافتند. بنابراین سوال اصلی این است: آیا بخش اقتصادی واقعاً میتواند خرج بخش اجتماعی را بدهد؟
طرح «سلامت اجتماعی محلهمحور» با نام اختصاری «سلام» شناخته میشود. این طرح یک ابتکار جدید دولتی است و با دستور مستقیم رئیسجمهور آغاز شده است. هدف اصلی آن، توانمندسازی محلات است. طرح بر دو ستون اصلی استوار است. ستون اجتماعی به مسئولیت سازمان بهزیستی، خدمات رفاهی را در محلهها ارائه میدهد. ستون اقتصادی نیز به مسئولیت معاونت امور تعاون وزارت کار، تعاونیهای درآمدزا ایجاد میکند.
به گفته معاون امور تعاون وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی اساسنامه این تعاونیها تدوین شده است. هدف نهایی طرح، تبدیل هر محله به یک «جامعه کوچک برگرفته از جامعه بزرگ ایران» است. این کار همبستگی را از طریق سپردن امور به دست مردم تقویت میکند. مدل اقتصادی طرح بر قدرت خرید جمعی استوار است. برای مثال، کسبوکارهای محلی مانند سوپرمارکتها، خریدهای خود را از طریق تعاونی به صورت تجمیعی انجام میدهند. این روش باعث کاهش قیمت، افزایش کیفیت و در نتیجه، افزایش سودآوری برای کل محله میشود.
ادبیات رسمی طرح بر «توانمندسازی از پایین به بالا» و واگذاری امور به مردم تأکید دارد. اما یک تنش بنیادین در این میان وجود دارد. این تنش، میان ماهیت «دستوری» و «دولتی» طرح با اهداف مردمی آن است. یک خطر واقعی وجود دارد؛ ممکن است نهادهای دولتی، کنترل واقعی امور را به جوامع محلی واگذار نکنند. در این صورت، تعاونیها در عمل به شعبههای اجرایی بوروکراسی دولتی تبدیل میشوند. این «پارادوکس توانمندسازی دستوری»، چالش اصلی در تحقق اهداف مردمیسازی طرح است.
با وجود این طراحی دقیق، پرسشهای جدی همچنان باقی است. مهمترین پرسش به شکنندگی مدل مالی طرح بازمیگردد. اگر تعاونیها در رقابت با بخش خصوصی نتوانند سود کافی ایجاد کنند، تکلیف ستون اجتماعی طرح و خدمات رفاهی آن چه خواهد شد؟ آیا دولت برای این شکست احتمالی، طرح جایگزین یا بودجه حمایتی پیشبینی کرده است؟ علاوه بر این، بانک رفاه به عنوان بازوی اقتصادی، از طرحی به نام «امید محله» خبر داده است. اما جزئیات دقیق این طرح چیست و چرا اطلاعات شفافی از آن در دسترس عموم نیست؟
بزرگترین چالش طرح «سلام» در نقطه قوت آن نهفته است: همکاری چندنهادی. موفقیت این طرح نیازمند هماهنگی بینقص میان وزارتخانهها، سازمان بهزیستی، مؤسسه کار و تأمین اجتماعی و بانک رفاه است. تجربه طرحهای کلان در ایران نشان داده که هرگونه ناهماهنگی یا تأخیر در عملکرد هر یک از این حلقهها، میتواند کل پروژه را فلج کند. تأکید یک مقام مسئول بر اینکه «تعاونی باید از ابتدا بهدرستی ایجاد شود»، خود اعترافی ضمنی به ناکامیهای تاریخی بخش تعاون در ایران است. موفقیت طرح در گرو غلبه بر چالشهایی چون سوءمدیریت، کمبود سرمایه و دخالتهای دولتی است.
بررسیهای بیشتر یک نقطه ابهام نگرانکننده را نشان میدهد. نماینده بانک رفاه با قاطعیت از نهایی شدن طرح حمایتی «امید محله» خبر میدهد. با این حال، جستجوهای گسترده برای یافتن جزئیات بیشتر درباره آن به نتیجه مشخصی نمیرسد. این عدم تطابق میان اظهارات رسمی و اطلاعات عمومی، یک علامت خطر جدی است. این موضوع نشان میدهد که مؤلفه مالی طرح یا بسیار جدید است یا هنوز آماده اجرا نیست. بدون یک بسته مالی قوی و شفاف از سوی بانک رفاه، کل ستون اقتصادی «طرح سلام» فاقد شالوده خواهد بود. در این صورت، برنامههای آموزشی و تعاونیها بدون دسترسی به سرمایه، به اهداف خود نخواهند رسید.
«طرح سلام» یکی از بلندپروازانهترین طرحهای اجتماعی-اقتصادی سالهای اخیر است. این طرح در تئوری، یک مدل یکپارچه و کارآمد برای حل مشکلات ارائه میدهد. اما در عمل، موفقیت یا شکست آن به سه متغیر حیاتی بستگی دارد: مشارکت واقعی مردم، هماهنگی مؤثر نهادی و پایداری مدل اقتصادی. اجرای آزمایشی این طرح در منطقه ۴ تهران، یک آزمون حیاتی خواهد بود. این آزمون نه تنها سرنوشت این طرح خاص، بلکه چشمانداز آینده مدلهای حکمرانی محلهمحور در ایران را مشخص خواهد کرد.