۱۰ سال زودتر از غرب؛ هشدار ابتلا به سرطان پستان در ایران
سرطان پستان در ایران با رشد سالانه ۴ تا ۶٪، سن ابتلا ۱۰ سال پایینتر از غرب و تشخیص دیررس بهدلیل ضعف غربالگری، چالش اصلی سلامت زنان است.
به گزارش آتیه آنلاین، سرطان پستان که به «سرماخوردگی سرطانها» معروف است، در ایران با نرخ رشد سالانه ۴ تا ۶ درصد، سالانه ۱۷ تا ۱۹ هزار زن را درگیر میکند؛ بیماریای که نه تنها در حال افزایش است، بلکه سن ابتلا به آن حدود ۱۰ سال پایینتر از کشورهای غربی و میانگین تشخیص در زنان ایرانی ۴۶ تا ۵۱ سال گزارش شده است.
روزنامه شرق در گزارش درباره سرطان پستان نوشت، این پستان در ميان ساير سرطانها به سرماخوردگي سرطانها هم مشهور است در ايران نه تنها روند رو به افزايشي دارد كه بازه سني ابتلا به آن نسبت به كشورهاي غربي پايينتر است. نرخ رشد سالانه ابتلا به سرطان پستان در كشور حدود ۴ تا ۶ درصد است و سالانه حدود ۱۷ هزار تا ۱۹ هزار مورد جديد ابتلا به سرطان پستان گزارش شده است كه از اين تعداد، حدود ۶ تا ۷ هزار نفر جان خود را از دست ميدهند. بررسي بيشتر آمارها نشان ميدهد كه سالانه از هر ۱۰۰ هزار زن در ايران ۳۰ تا ۳۵ نفر به اين بيماري مبتلا شدهاند كه روند آن رو به افزايش است. ۲۰ تا ۲۵ درصد از بيماران يعني ۳ هزار ۴۰۰ تا ۴ هزار و ۲۵۰ نفر زير ۴۰ سال و كمتر از ۵ درصد از آنان يعني حدود ۸۵۰ نفر زير ۳۰ سال هستند آن هم در شرايطي كه سن ابتلا در ايران تقريبا ۱۰ سال كمتر از ميانگين كشورهاي غربي است.
سودابه كاظمي اسكي، رييس انجمن علمي متخصصين زنان و زايمان ايران معتقد است دليل كاهش سن ابتلا به اين بيماري در ايران احتمالا به اين موضوع برميگردد كه جمعيت ما نسبت به جمعيت كشورهاي غربي جوانتر است. او به «اعتماد» ميگويد: ميانگين سني تشخيص اين بيماري در زنان ايراني ۴۶ تا ۵۱ سال است كه اين سن نسبت به ميانگين سن كشورهاي غربي ۱۰ سال پايينتر است، بيشترين فراواني آن هم در سن ۴۰ تا ۵۴ سال است و ميانگين ۴۶ و ۴۸ سال هم بيشتر در افراد پريمنوپوزال (سالهاي پيش از يائسگي) ديده ميشود. سالانه ۱۷ هزار مبتلاي جديد در اين بيماري داريم كه حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد از آنان زير ۴۰ سال و كمتر از ۵ درصد در سنين زير ۳۰ سال هستند.
رييس انجمن متخصصين زنان و زايمان ايران اما در توضيحات بيشتر درباره روند رو به افزايش و علت پايين آمدن سن ابتلا به اين بيماري و برخي جزييات سرطان پستان در ايران توضيح ميدهد: «الگوهاي خاصي از سرطان (مثل نوع «تريپل نگاتيو») كه در زنان جوانتر بيشتر ديده ميشود، در ايران نسبتا فراوان است. علت اين مساله چندعاملي است و عواملي همچون تغيير سبك زندگي، استرس، آلودگي هوا، مصرف غذاهاي پرچرب و فرآوريشده، كاهش باروري، كمتحركي يا افزايش شاخص توده بدني (BMI) و كاهش تعداد افرادي كه فرزند به دنيا ميآورند يا بهتعويق افتادن سن اولين بارداري در آن نقش دارند. همچنين كاهش سن شروع اولين قاعدگي، كاهش تمايل مادران به شيردهي، تغيير الگوي تغذيه و گرايش به سبك زندگي صنعتي از ديگر عوامل موثر در اين روند بهشمار ميروند. ضمن اينكه عواملي چون ازدواج در سن بالاتر، كاهش تعداد زايمانها و شيردهي كمتر يا كوتاهتر از نظر بيولوژيك باعث ميشوند تماس سلولهاي پستان با استروژن بيشتر شود و در نتيجه با افزايش خطر در سن پايينتر روبرو خواهيم بود. از سوي ديگر، به دليل جوانتر بودن ساختار جمعيتي ايران در مقايسه با كشورهاي غربي، سهم بروز سرطان در ميان جمعيت جوان كشور ما بيشتر است. همچنين برخي مطالعات انجامشده در كشورهاي آسيايي، از جمله ايران، نشان ميدهد كه زيرگونههاي تهاجميتر سرطان در افراد جوان ايراني شيوع بيشتري دارد. در اين ميان، نقش جهشهاي ژنتيكي در ژن BRCA1 نيز پررنگتر و قابل توجه است.»
درباره سرطان پستان يك سوي ماجرا درمان است اما سمت و سوي ديگر آن، آگاهي درباره تشخيص و مراجعه است و اين موضوع در مسير غربالگري قرار دارد. در كشورهايي كه پوشش غربالگري مناسبتري دارند، سرطان در مراحل اوليه تشخيص داده ميشود بنابراين، درمان هم با سرعت و كيفيت بيشتر انجام ميشود اما در ايران شرايط كمي متفاوت است و غربالگري سراسري و پايدار وجود ندارد. به گفته اين پزشك و متخصص زنان هم يكي از چالشهاي موجود در كشور، ضعف فرهنگ غربالگري و نبود يك نظام منسجم در اين حوزه است؛ بهگونهاي كه بسياري از افراد تنها در زمان بروز علائم به مراكز درماني مراجعه ميكنند. اين كمبود غربالگري نظاممند موجب ميشود كه نرخ بروز و تشخيص سرطان در كشور ما، باوجود جوانتر بودن جمعيت، در مقايسه با برخي كشورهاي ديگر بالاتر بهنظر برسد:«در ايران، چون غربالگري سراسري و منظم وجود ندارد، معمولا تشخيص وقتي اتفاق ميافتد كه بيماري در زنان جوانتر و در مراحل پيشرفتهتر بروز كرده است. بررسيهاي سيستماتيك انجامشده نيز نشان ميدهند كه پايينبودن سن ابتلا را نميتوان تنها به يك عامل نسبت داد؛ بلكه مجموعهاي از عوامل زيستي، محيطي و ساختار جمعيتي در كنار يكديگر دخيل هستند. بهعبارت ديگر، اين پديده يك موضوع چندعاملي (مولتيفكتورالن) است و نميتوان يك عامل واحد را مقصر اصلي دانست.»
اينكه زنان در چه استانهايي بيشتر درگير اين بيماري هستند سوال ديگري است كه سودابه كاظمي، رييس انجمن متخصصين زنان و زايمان ايران به آن پاسخ ميدهد. او ميگويد كه در استانهاي مركزي كشور از جمله اصفهان، يزد و تهران نرخ بالاتري از اين بيماري گزارش شده است: « سبك زندگي در اين استانها صنعتيتر است، شهريتر و بزرگتر هستند و جمعيت آنها نيز بيشتر است. سبك زندگي مردم در اين شهرها غربيتر است فعاليت بدني كمتري دارند، كم تحرك هستند و نرخ چاقي آنها بيشتر است، كمتر و ديرتر باردار ميشوند، شيردهي آنها كمتر است و مصرف هورمون و اوسيپيها هم در ميان آنها افزايش يافته است و البته كه دسترسي گزارشدهي زنان در اين شهرها هم بيشتر است. به همين دلايل ضريب ابتلا و تشخيص بالاتر است. به هر حال ممكن است كه اين نرخ گزارش شده فقط به خاطر گزارش بيشتر و تشخيص زود هنگام باشد نه حتما متناسب با نرخ واقعي. البته نميتوان از اين تماس با مواد كارسينوژن هم گذشت، عوامل محيطي ضرر داري كه ممكن است زنان در اين استانهاي مركزي و صنعتي كشور بيشتر در تماس با آن باشند اگرچه همچنان هم شواهد قطعي براي آن وجود ندارد. تهران به عنوان شهري با جمعيت بالا، الگوي زندگي مدرنتري نسبت به مناطق روستايي يا كمجمعيت دارد كه اين خود يكي از دلايل افزايش شيوع سرطان پستان است. مصرف قرصهاي ضدبارداري و درمانهاي جايگزين هورموني در دوران يائسگي در مناطق شهري بيشتر مشاهده ميشود. مطالعات محلي در تهران نشان ميدهند كه زنان تهراني بهطور ميانگين نخستين فرزند خود را در سن بالاتري به دنيا ميآورند و ميزان شيردهي كمتر است؛ هر دو عامل خطر ابتلا به سرطان پستان را افزايش ميدهند.»
به گفته اين متخصص زنان «در تهران و شهرهاي بزرگ، تعداد مراكز درماني و تشخيصي، مانند مراكز ماموگرافي، كلينيكهاي تخصصي و مراكز آنكولوژي، بسيار بيشتر است بنابراين، اين دسترسي بهتر نيز باعث ميشود موارد بيشتري تشخيص داده شوند، حتي اگر ميزان واقعي بروز بيماري در سطح ملي يكسان باشد:«علاوه بر اين، برخي پژوهشها نشان دادهاند كه آلودگي هوا، بهويژه ذرات معلق و تركيبات آلي فرار، ميتواند با افزايش خطر برخي سرطانها از جمله سرطان پستان مرتبط باشد. تهران يكي از آلودهترين شهرهاي ايران است و اين عامل محيطي ميتواند موثر باشد. زنان تهراني معمولا سطح تحصيلات بالاتري دارند، به اطلاعات رسانهاي و پزشكي دسترسي بيشتري دارند و از برنامههاي غربالگري آگاهتر هستند. نتيجه اين شرايط، افزايش نرخ انجام ماموگرافي و مراجعه براي بررسيهاي تشخيصي و در نهايت افزايش آمار بروز ظاهري بيماري است.»
به گفته این متخصص 70درصد سرطانها قابل پيشگيري است منتها به شرط تشخيص زود هنگام:«غربالگري ميتواند شانس درمان را بالا ببرد. مركز تحقيقات سرطان در كشور اعلام كرده است كه ۷۱ و سهدهم درصد سرطانها در مرحله يك و دو سرطان كشف ميشد و درصد كشف ۲۷ و سهدهم از موارد هم استيج سه و چهار است.»
او در نهايت باز هم بر اهميت غربالگري تاكيد كرده و ميگويد: « ضرورت انجام غربالگري از سن ۴۰ سال به بالا بسيار مهم است.»