اوقات فراغتِ فراموششده، درسهایی از جهان برای سالمندان ایران
برخلاف مدلهای جهانی برای فراغت فعال سالمندان، در ایران این دوره از زندگی به ابتکارات فردی و برنامههای پراکنده متکی است. زینب نصیری؛ مشاور اجتماعی وزیر بهداشت از آنچه در دنیا برای سالمندان میگذرد و آنچه در ایران میتوان و باید انجام شود میگوید.
در یکی از پارکهای محلههای قدیمی تهران، هر روز صبح جمعی از سالمندان دور هم جمع میشوند؛ بعضی در حال نرمشاند، برخی مشغول شطرنج یا گفتوگو، و عدهای فقط نشستهاند و نگاه میکنند. این صحنه شاید برای ما آشنا باشد، اما اگر دقیقتر نگاه کنیم، با پرسشی بزرگ روبهرو میشویم: اوقات فراغت سالمندان ما چگونه میگذرد؟ و آیا آنطور که باید، به این دوره از زندگی فکر کردهایم؟
در حالیکه در بسیاری از کشورهای دنیا، سالمندی با برنامهریزی، خلاقیت و نگاه به آینده همراه است—از دانشگاههای نسل سوم گرفته تا باشگاههای خلاقیت و تورهای طبیعتگردی— در ایران، بخش بزرگی از فراغت سالمندان بر دوش خود آنهاست .سالمندان ما خودشان برای خودشان پاتوق میسازند، کلاس راه میاندازند، در مراسم محلی شرکت میکنند و گاهی هم مثل تجربه «دوشنبههای سالمندی» در تهران، مدیریت برنامههای خود را بهدست میگیرند. اما این تلاشها، هرچند ارزشمند، بیشتر حاصل انگیزههای فردی و اجتماعی است تا ثمره یک نظام سیاستگذاری منسجم و عدالتمحور.
زینب نصیری؛ مشاور اجتماعی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی وزارت بهداشت در گفتگو با آتیه آنلاین از آنچه در دنیا برای سالمندان میگذرد و آنچه در ایران میتوان و باید انجام شود میگوید. از مدلهای پنجگانه جهانی گرفته تا تجربههای خرد اما الهامبخش محلای که نشان میدهد: سالمندی، پایان نقشآفرینی نیست، بلکه فرصتی تازه برای معنا دادن به زندگیست اگر آن را ببینیم، جدی بگیریم و برایش برنامه داشته باشیم.
اوقات فراغت سالمندان درسایر نقاط دنیا چگونه است؟
در سطح جهانی، مدلهای مختلفی وجود دارد که به اوقات فراغت سالمندان میپردازد. در مجموع، پنج محور اصلی در اوقات فراغت مدنظر قرار میگیرد. یکی از مهمترین این مدلها، مدل فعال است که تمرکز اصلی آن بر فعالیتهای ورزشی سالمندان است. دومین محور، مدل اجتماعی یا بعد اجتماعی است؛ اینکه سیاستهایی وجود داشته باشد برای این که سالمندان بتوانند در کلوپهای سالمندی عضو شوند، فعالیتهای داوطلبانه داشته باشند و بتوانند اقدامات موثری را در سطح جامعه انجام بدهند. این فعالیت ها به بهبود سلامت روانی و اجتماعی و حس اثرگذاری سالمند کمک میکند. محور دیگر، مدلهای آموزشی است؛ در دنیا میبینیم «دانشگاههای نسل سوم و سالمندان» ایجاد شده است، در این دانشگاهها دورههای مختلفی برای سالمندان و توسط سالمندان طراحی و اجرا میشود. یا مثلاً دورههای مهارت دیجیتال که با توجه به پیشرفت تکنولوژی و فناوری در دهههای اخیر، یکی از موضوعات مهمی است که در این مدلها خیلی به آن تأکید شده و بخشی از اوقات فراغت سالمندان را در بر میگیرد. مدل دیگر مدل طبیعتمحور است؛ که تأکیدش بر فعالیتهایی مثل باغبانی، پیادهروی در طبیعت، سفرهای اکوتوریستی و ... است. مدل آخر، مدلهای خلاقانه است که بیشتر به برنامههای هنری و خلاقانه برای سالمندان تاکید دارد. ایجاد بسترهایی که فرصتی را برای سالمندان برای حضور در رویدادهای نقاشی، موسیقی، نویسندگی، تئاتر و ... مهیا میکند.
تمام این مدلها بر سلامت جسمی از راه مدلهایی که به فعالیت سالمندی میپردازند، تقویت ظرفیتهای شناختی از راه برنامههای توسعه شناختی در سالمندان و بر ابعاد سلامت اجتماعی و سلامت روانی از طریق توسعه پیوندها و روابط اجتماعی سالمند کمک میکند.
فراغت سالمندان ایرانی چطور پر میشود؟
یکی از مهمترین حوزههای فعالیت سالمندان، فعالیتهای محلی است. در بسیاری از موارد سالمندان به صورت خودجوش و تدریجی در فضاهای عمومی مانند پارکها گرد هم میآیند. گاهی نیز این فعالیتها در قالب سیاستگذاریهای نهادهایی مانند شهرداریها و از طریق برنامههایی همچون پیادهروی و ورزشهای گروهی شکل گرفتهاند. برای نمونه، در پارکهایی که ورزشهای صبحگاهی انجام می شود، بخش عمدهای از شرکتکنندگان را سالمندان تشکیل میدهند. همچنین در همین فضاها، پاتوقهایی توسط سالمندان شکل گرفته است. در برخی نقاط، سیاستگذاری شهری نیز در این زمینه ورود کرده و بسترهایی را فراهم آورده است؛ از جمله ایجاد آلاچیقها و زیرساختهای لازم برای تسهیل این گردهماییها و فعالیتها. هرچند شاهد این هستیم که چنین زیرساختهایی بصورت متوازن در تمامی شهرها و روستاهای کشور وجود ندارد و با نوعی از نابرابری در دسترسی به ظرفیت ها و امکانات روبه رو هستیم.
آیا تجربههای موفقی از برنامهریزیهای خودجوش در ایران وجود دارد؟
از جمله برنامههای موفق در سالهای اخیر، طرح «دوشنبههای سالمندی» در تهران بین سالهای ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۰ بوده که در این طرح، طراحی، برنامه ریزی و اجرا توسط خود سالمندان در سطح محلات انجام میشد و هدف آن ارتقای کیفیت زندگی سالمندان و تأکید بر اهمیت سالمندی فعال بود. این روز خاص با نامگذاری ویژه، فرصتی برای ترویج فرهنگ توجه به سالمندان فراهم میکرد.
در همین دوران، دورهمیهای سالمندی نیز برگزار میشد که به نظر میرسد همچنان ادامه دارد و میتوان آن را بخشی از فعالیتهای محلی سالمندان تلقی کرد. در کنار فعالیتهای محلی، نوع دیگری از فعالیتها که گرچه در ایران محدود انجام شده اما ارزشمند است، فعالیتهای بیننسلی است؛ یعنی آن دسته از برنامهها و فعالیتهایی که هدف آن تقویت ارتباط میان نسلهاست. چنین برنامههایی در سطح جهانی نیز مورد توجهاند، چراکه پیوند سالمند با نسلهای بعد را حفظ میکنند و به انتقال تجربیات و همدلی میان نسلها کمک میکنند.
بخش دیگری از فعالیتهای سالمندان، فعالیتهای در بستر خانواده است؛ از جمله گذراندن وقت با اعضای خانواده، کمک به امور خانه، شرکت در دورهمیهای خانوادگی و سفرهای مشترک. این فعالیتها نیز بخشی مهم از اوقات فراغت سالمندان را تشکیل میدهد و نیازمند توجه و تقویت از سوی سیاستگذاران اجتماعی و فرهنگی است. بخش دیگری از فعالیتهای سالمندان، مربوط به فعالیتهای فردی است. ضروری است که آموزش خودمراقبتی از سنین پایین مورد توجه قرار گیرد. افراد باید بیاموزند که علاوه بر بهرهمندی از برنامههای حمایتی، خود نیز مسئول حفظ سلامت روانی، جسمی و اجتماعی خود هستند.
حالا با این اوصاف سالمندان چطور میتوانند خودمراقبتی کنند؟
در کشور ما هنوز سیاستگذاریهای کارآمد و تعهد کافی نسبت به این حوزه بهطور کامل شکل نگرفته، بنابراین اهمیت خودمراقبتی دوچندان میشود. ما سالمندانی داریم که با مطالعه کتاب و مطبوعات، تماشای برنامههای تلویزیونی، انجام کارهای روزمره منزل و تلاش برای حفظ استقلال و توانمندی خود، در مسیر خودمراقبتی گام برمیدارند. نکتهای که در بحث فعالیتهای بینالمللی نیز باید به آن اشاره کرد، وجود زیرساختهایی است که در قالب الگوهای فعال، اجتماعی، خلاقانه، آموزشی و طبیعتمحور برای سالمندان در ایران فراهم شده است. حدود یک دهه است که سازمان بهزیستی کشور اقدام به صدور مجوز برای مراکز مراقبت روزانه و مراکز توانبخشی روزانه کرده است. این مراکز که مشابه کلوپهای سالمندی در کشورهای دیگرند، تلاش دارند مجموعهای از خدمات ورزشی، اجتماعی، خلاقانه، آموزشی و طبیعتمحور را به سالمندان ارائه دهند.
فضای این مراکز بهگونهای طراحی شده که سالمندان بتوانند بهراحتی در آن حضور یابند، با همنسلان خود ارتباط برقرار کنند و همزمان از خدمات تخصصی بهرهمند شوند .به عنوان نمونه، شهرداری تهران در سالهای ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۰ از ظرفیت مجوز همین مراکز مراقبت روزانه استفاده کرده و مراکز "فرآهنگ" را برای سالمندان طراحی کرد؛ سیاستی که در دوره مدیریت فعلی شهری نیز ادامه یافته و این مراکز فرهنگی با تمرکز بر ویژگیها و نیازهای خاص دوران سالمندی، طراحی و توسعه داده شدهاند. با این حال، آنچه در این میان اهمیت دارد، این است که همانطور که در حوزههایی مانند آموزش، سلامت و رفاه اجتماعی، نیاز به سیاستگذاری متناسب با شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی وجود دارد، در حوزه سالمندی نیز باید همین رویکرد اتخاذ شود. بر همین اساس، بخشی از خدمات باید بهصورت رایگان یا با یارانه برای اقشار کمبرخوردار ارائه شود و بخشی دیگر نیز میتواند با دریافت هزینه به اقشار برخوردارتر ارائه شود.