نقش پایگاههای اطلاعاتی در زمان بحران چیست؟ خیلی بیشتر از آنچه تصور میکنیم
در بحبوحه بحرانها کشورها برای حمایت از اقشار آسیبپذیر به سامانههای دادهمحور روی آورده میآورند؛ ابزارهایی که کارآمدی آنها در گرو شناسایی دقیق نیازمندان واقعی و غلبه بر ناکامیهای پیشین در اجرای طرحها است. اما ایران همچنان نمیتواند از این اطلاعات به درستی استفاده کند. سئوال اینجاست، چرا؟
در روزهایی که کشور با پیامدهای یک بحران نظامی سنگین و شرایطی ناپایدار روبهروست و سایه جنگ همچنان بر فضای اقتصادی و اجتماعی آن سنگینی میکند نیاز به بازنگری و تقویت نظام حمایت اجتماعی کشور بیش از همیشه احساس میشود. در چنین شرایطی استفاده هوشمندانه از ظرفیتهای موجود در فناوری اطلاعات، دادههای ثبتی و سامانههای مشارکتی میتواند به دولت کمک کند تا با دقت و سرعت بیشتری از اقشار آسیبپذیر پشتیبانی کند.
در این گزارش نقش پایگاههای اطلاعاتی مانند «پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان» و سامانههایی چون «سخا» و «بازارهای محلی» بررسی میشود تا نشان داده شود چگونه میتوان از این زیرساختها برای حمایت هدفمند و واکنش سریع در برابر بحرانها استفاده کرد.
چرا پایگاههای اطلاعاتی اهمیت دارند؟
نخستین قدم برای حمایت از اقشار آسیبپذیر، شناسایی دقیق و بهموقع آنهاست. «پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان» یکی از معدود سامانههای ملی است که اطلاعات مربوط به چندین نهاد مختلف را جمعآوری کرده و در اختیار سیاستگذاران قرار میدهد. این سامانه امکان تحلیل وضعیت درآمدی و معیشتی خانوارها را فراهم میکند.
در شرایط بحران این پایگاه میتواند بهجای شاخص دهک که سالها مبنای سیاستگذاری بوده، امکان شناسایی دقیقتر خانوادههایی را فراهم کند که بهدلیل افت ناگهانی درآمد یا نبود پشتوانه مالی در تأمین معیشت دچار مشکل شدهاند.
در بحران اخیر، بسیاری از خانوارها بهویژه آنهایی که معیشتشان به مشاغل غیررسمی، کارهای روزمزد یا کسبوکارهای خرد وابسته بود با کاهش شدید درآمد روبهرو شدند. همچنین خانوادههایی که درآمدشان از طریق پلتفرمهای دیجیتال مانند تاکسیهای آنلاین یا خدمات پیک تأمین میشد، بهطور ناگهانی این منبع درآمد را از دست دادند. این گروهها اگرچه لزوماً در دهکهای پایین درآمدی قرار نداشتند اما بهدلیل نداشتن شغل رسمی، از پوشش بیمه و مزایای قانونی محروم بودند.
در چنین شرایطی بهرهگیری از «پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان» در صورتیکه دادههای آن بهروز و دقیق باشند، میتواند به ابزاری مؤثر برای شناسایی و اولویتبندی افراد نیازمند تبدیل شود. با وجود این، محدودیت این پایگاه در ثبت و رصد اشتغال غیررسمی همچنان پابرجاست. با این حال میتوان از مکانیزمهایی مانند خوداظهاری استفاده کرد و با ترکیب دادههای خوداظهاری و اطلاعات ثبتی شاخصهایی میانجی طراحی کرد. این شاخصها میتوانند وضعیت شاغلان غیررسمی را منعکس کرده و در موارد نیاز زمینهساز ارائه حمایتهای اجتماعی هدفمند باشند.
سخا تلاشی برای تکمیل تصویر فقر از پایین به بالا
پایگاههای اطلاعاتی رسمی با وجود کارکرد گستردهاشان همواره با مسئلهای به نام «خطای طرد» مواجهاند. خطایی که در آن افراد یا خانوارهایی که شایستگی دریافت حمایت دارند به دلیل نبود یا نقص دادههای ثبتی از چرخه کمکرسانی حذف میشوند. سامانههایی مانند «سخا» با هدف جبران این نقص و بر پایه گزارشهای میدانی و دادههای مشارکتی شکل گرفتهاند. برخلاف پایگاههای رسمی که بر شاخصهای ثبتی تمرکز دارند «سخا» علاوه بر استفاده از پایگاههای دادهای از مسیر نهادهای محلی، خیریهها و مددکاران اجتماعی تلاش میکند تصویر دقیقتری از وضعیت معیشتی خانوارهای نیازمند ارائه دهد.
در این پایگاه فقر با استفاده از شاخصهای علمی اندازهگیری میشود و افراد نیازمند بر اساس نوع نیازشان در سطح کشور، محلهها و همچنین در ارتباط با خیریهها رتبهبندی میشوند. این رتبهبندی به خیران کمک میکند تا بدانند کدام افراد در اولویت بیشتری قرار دارند و بتوانند کمکهای خود را هدفمندتر و مؤثرتر ارائه دهند.
ابراهیم باغبانی، رئیس مرکز پایش فقر و شناسایی نیازمندان میگوید سامانه «سخا» برای شناسایی خانوارهایی طراحی شده که یا به دلایلی اطلاعات آنها به درستی در پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان ثبت نشدهاند یا دچار بحرانهای معیشتی مقطعیاند: «گاهی وضعیت واقعی فقر از دل دادههای رسمی بیرون نمیآید. ممکن است یک خانوار درآمدی داشته باشد که روی کاغذ او را از دریافت حمایت حذف کند اما در واقع بهدلیل بیماری یا بدهی یا اتفاقات دیگر زندگیاش فروپاشیده باشد. سامانه سخا تلاش دارد این شکاف را پر کند.»
زیرساختهای فنی این سامانه به گفته باغبانی تکمیل شده و قرار است در نیمه دوم سال با تبلیغات و برندسازی رسمی افتتاح شود. با این حال تاکنون اطلاعات بیش از ۵۰۰ هزار خانوار در آن ثبت شده و حدود ۷۶۰۰ خیریه در کشور به این سامانه متصلاند. دادهها از طریق ارزیابی میدانی مددکاران اجتماعی یا گزارش نهادهای محلی وارد سامانه میشوند. در این فرایند خانوارها نیازی به مراجعه حضوری ندارند و شناسایی آنها از مسیر نهادهای واسط انجام میشود.
نکته مهم آن است که به گفته کارشناسان با وجود اینکه این سامانه هنوز بهطور رسمی افتتاح نشده از هماکنون قابلیت استفاده در وضعیتهای اضطراری را دارد. در صورت وقوع بحران یا شرایط خاص میتوان با اطلاعرسانی عمومی و همراهی خیریهها و نهادهای محلی، اطلاعات خانوارهای نیازمند را بهسرعت در سامانه وارد کرد و از آن برای تخصیص هدفمند منابع حمایتی استفاده کرد.
از دیگر ویژگیهای این سامانه امکان حمایت از خانوارهای ایرانی است که فاقد مدارک هویتی رسمیاند و در پایگاههای داده دولتی قابل شناسایی نیستند. این افراد از طریق معرفی توسط نهادهای مردمی میتوانند وارد چرخه کمکرسانی شوند. همچنین طراحی سامانه بهگونهای است که منابع حمایتی بدون نیاز به واسطه میتوانند مستقیماً به حساب خانوار واریز شوند.
تلاش برای شناسایی گروههایی که در نظامهای رسمی حمایت اجتماعی کمتر به چشم میآیند فقط به سطح خانوار محدود نمیشود. از جمله گروههای آسیبپذیری که در بسیاری موارد از شمول حمایتهای نهادی خارج میمانند، شاغلان غیررسمی و بهویژه دستفروشان شهری هستند. افرادی که بهدلیل نبود دادههای ثبتی قابل اتکا در فرایندهای برنامهریزی حمایتی نادیده گرفته میشوند. در پاسخ به این نقص ساختاری، شهرداری تهران تصمیم دارد با طراحی سامانهای مستقل، امکان شناسایی و حمایت هدفمند از دستفروشان واقعی را در شرایط بحران فراهم کند.
سامانه «بازارهای محلی» در آستانه راهاندازی
با گذشت حدود دو سال از غیرفعالشدن سامانه «سامان بازار» بهدلیل مشکلات زیرساختی، شهرداری تهران در دوره جدید مدیریت شهری، طراحی سامانهای جایگزین با عنوان «بازارهای محلی» را آغاز کرده که به گفته فرشید اسحاقی، مدیر روابط عمومی شرکت ساماندهی صنایع و مشاغل شهر تهران، هماکنون در مرحله آمادهسازی قرار دارد.
او توضیح میدهد که این سامانه با هدف شناسایی و ثبت اطلاعات دستفروشان واقعی شهر تهران طراحی شده است. یعنی افرادی که از نظر معیشتی به این شغل وابستهاند نه کسانی که فقط به عنوان شغل دوم یا مکمل به آن نگاه میکنند. به گفته او ثبتنام در این سامانه بر اساس اصل خوداظهاری خواهد بود به این معنا که افراد متقاضی باید شخصاً به سامانه مراجعه و اطلاعات خود را وارد کنند. پس از آن صحتسنجی اطلاعات و احراز هویت انجام خواهد شد و در صورت تأیید کارت شناسایی برای افراد صادر میشود. این کارت به آنان امکان میدهد از بازارهای ثابت و سیار شهرداری در ۲۴ منطقه تهران استفاده کرده و در صورت تمایل فعالیت خود را بهصورت قانونی ادامه دهند.
تجربه گذشته نیز نشان داده است که سامانههایی از این نوع میتوانند در موقعیتهای بحرانی نقش مهمی ایفا کنند. در دوران همهگیری کرونا از سامانه «سامان بازار» برای شناسایی و ارائه کمکهای حمایتی به دستفروشان استفاده شد. اکنون نیز هرچند سامانه «بازارهای محلی» هنوز راهاندازی رسمی نشده اما به باور اسحاقی در صورت اتصال آن به پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان میتواند در آینده به ابزاری مؤثر برای واکنش سریع به بحرانهای اجتماعی و معیشتی بدل شود.
او میگوید: «در حال حاضر حدود ۲۰ هزار نفر در تهران دستفروشی میکنند. اگر فقط ۲۰ درصد از این افراد دستفروشان واقعی باشند، حدود ۵ هزار نفر هستند که در صورت بروز بحران احتمال دارد بهطور کامل منبع درآمد خود را از دست بدهند. این گروه از شهروندان نیازمند حمایت فوری و هدفمند خواهند بود.»
اسحاقی بر این اعتقاد است که اگر سامانه «بازارهای محلی» با دقت طراحی شود و حمایت نهادی کافی از آن صورت گیرد، این سامانه میتواند به الگویی مؤثر برای حمایت از یکی از آسیبپذیرترین گروههای شاغل در شهر تبدیل شود.
سامانه «حامی» فرصت از دسترفته
در تجربه سیاستگذاری اجتماعی در ایران بارها دیده شده که سامانههای اطلاعاتی با هدف شناسایی نیازمندان طراحی میشوند اما در عمل از چرخه تصمیمگیری کنار میمانند یا هرگز به کار گرفته نمیشوند. تجربه «حامی» گواهی بر این ادعا است.
سامانه مشارکتی «حامی» یکی از ابزارهایی بود که وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی برای حمایت اجتماعی در نظر گرفت. هزاران خیریه، بسیج محله، مدارس مناطق محروم و نهادهای مردمی در آن ثبتنام کردند و خانوارهای محرومی را که شناسایی کرده بودند، وارد سیستم کردند. این دادهها سپس با پایگاه رفاه ایرانیان تطبیق داده شد و خانوارهایی که در دهکهای بالاتر قرار داشتند یا تحت پوشش بهزیستی و کمیته امداد بودند، حذف شدند. در نهایت اطلاعات بیش از یک میلیون خانوار محروم باقی ماند که از طریق نهادهای محلی شناسایی شده بودند.
بر اساس این دادهها طرحی برای حمایت هدفمند از این خانوارها تهیه و به سازمان برنامه و بودجه ارائه شد اما با مخالفت این سازمان در تخصیص منابع، طرح متوقف و سامانه حامی نیز غیرفعال شد. اکنون دیگر دسترسی آنلاین به سامانه ممکن نیست اما دادههای آن هنوز وجود دارد و میتواند در شرایط اضطراری بهکار گرفته شود. به بیان دیگر زیرساختی ملی با مشارکت گسترده مردمی ایجاد شد اما هرگز به ابزار عملی حمایت اجتماعی تبدیل نشد.
تجربههایی مانند «حامی» و «سامان بازار» نشان میدهند که فقط طراحی سامانههای مشارکتی برای حمایت اجتماعی کافی نیست، آنچه اهمیت دارد بهکارگیری بهموقع و مؤثر این زیرساختها در میدان عمل است. سامانههایی که تنها بر کاغذ باقی بمانند نهتنها کمکی به سیاستگذاری در شرایط اضطراری نمیکنند بلکه موجب فرسایش اعتماد عمومی نیز میشوند.
پایگاههای اطلاعاتی و سامانههای مشارکتی اگر بهدرستی طراحی و بهروزرسانی شوند میتوانند ستون فقرات سیاستگذاری اجتماعی در شرایط بحرانی باشند. پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان، سخا و بازارهای محلی هر سه ظرفیتهایی ارزشمند برای تحقق حمایت هدفمند و منصفانهاند، اما این ظرفیتها تنها زمانی فعال میشوند که دادهها قابل اعتماد باشند، نهادهای مختلف هماهنگ عمل کنند و مردم به سازوکارهای مشارکتی دسترسی واقعی داشته باشند. بحران اخیر فرصتی مهم برای بازآرایی نظام حمایت اجتماعی ایران است. اگر این فرصت از دست برود، هزینههای بحرانهای آینده ممکن است بسیار سنگینتر باشد.