JAI NewsRoom مدیریت

بحران در بحران؛ آسیب‌پذیری مضاعف معلولان در هنگامه جنگ و بلایای طبیعی

26 شهریور 1404 | 09:07 •رفاه
بحران در بحران؛ آسیب‌پذیری مضاعف معلولان در هنگامه جنگ و بلایای طبیعی

مشکلات افراد دارای معلولیت در هنگام بلایا و بحران‌ها بیشتر خود را نشان می‌دهد. عدم دربرگیری برنامه‌های بحرانی این افراد را در معرض چالش‌ها و خطرات بیشتری قرار می‌دهد به طوری که نرخ مرگ و میر معلولان در هنگامه بحران‌ها دو تا چهار برابر بیشتر است.

 در ماه اوت سال ۲۰۲۲، سیلاب‌های سهمگین بخش‌های وسیعی از پاکستان را زیر آب برد. خانواده‌ها با وحشت خانه‌های خود را ترک کردند، در حالی که اغلب امکان کمک به اعضای دارای معلولیت خود را نداشتند. به گزارش سازمان‌ دیده‌بان حقوق بشر، بسیاری از افراد دارای ناتوانی حرکتی به دلیل نبود وسایل حمل‌ونقل قابل دسترس، رمپ یا نیروهای پشتیبان قادر به تخلیه نبودند و به سختی جابجا شدند.

نمونه دیگر از چنین وضعیتی آتش‌سوزی‌های کالیفرنیا در سال ۲۰۲۵ است: یک زوج ناشنوا به دلیل اینکه هشدارها تنها از طریق رادیو و تماس‌های خودکار ارسال شده بود، از دستور تخلیه بی‌خبر ماندند. همسایه‌ای شعله‌های آتش را دید و با کوبیدن به در فرصتی برای فرارشان فراهم کرد؛ اگر سیستم هشدار فراگیر بود، جان آن‌ها به شانس وابسته نمی‌شد.

با وجود اینکه افراد دارای معلولیت بیش از ۱۶ درصد از جمعیت جهان را تشکیل می‌دهند وقوع چنین حوادثی برای آنها پراکنده یا تصادفی نیست، این افراد در برنامه‌ریزی‌های آمادگی برای بلایا، واکنش‌های اضطراری و توزیع کمک‌های بشردوستانه به‌طور سیستماتیک کنار گذاشته می‌شوند.

از ترکیه زلزله‌زده تا اوکراین یا آمریکا، بلایای طبیعی و جنگ ضعف‌های اساسی در برنامه‌ریزی‌های فراگیر را آشکار می‌سازند. طبق اعلام سازمان ملل (UNDESA)، احتمال مرگ یا جراحت افراد دارای معلولیت در بلایا دو تا چهار برابر بیشتر از جمعیت عمومی است. این نرخ بالای مرگ‌ومیر به‌دلیل موانع ساختاری همچون پناهگاه‌های غیرقابل دسترس، روش‌های ارتباطی نامتناسب و نبود حمایت‌های مورد نیاز رخ می‌دهد.

بحران نادیدنی

در سال ۲۰۲۴، گزارشی از سازمان «انسانیت و همبستگی» با عنوان «قربانیان فراموش‌شده بحران‌های انسانی» نشان داد که افراد دارای معلولیت معمولا آخرین گروهی هستند که در شرایط اضطراری کمک دریافت می‌کنند.

در اردوگاه‌های پناهندگان در سوریه و لبنان، افرادی با ناتوانی حرکتی گزارش داده‌اند که حتی قادر به ایستادن در صف توزیع غذا نبوده‌اند. پس از زمین‌لرزه‌های سال ۲۰۲۳ در ترکیه، بسیاری از پناهگاه‌ها رمپ یا سرویس‌های بهداشتی قابل دسترس نداشتند. پیام روشن است: زمانی‌که سیستم‌ها تحت فشار قرار می‌گیرند، نخستین چیزی که کنار گذاشته می‌شود دربرگیری است.

کنوانسیون سازمان ملل درباره حقوق افراد معلول (CRPD)، به‌ویژه ماده ۱۱ آن دولت‌ها را موظف می‌کند که در شرایط پرخطر از جمله درگیری‌های مسلحانه و بلایای طبیعی، از امنیت و محافظت افراد دارای معلولیت اطمینان حاصل کنند. اما در عمل، اجرای این الزام‌ها همچنان ناقص است.

برای مثال، در منطقه تیگرای اتیوپی، براساس تحقیقی از خبرگزاری آسوشیتدپرس در سال ۲۰۲۴ مشخص شد که هزاران جانباز دارای معلولیت در جریان جنگ داخلی بدون دسترسی به پروتز یا مراقبت‌های اولیه در اردوگاه‌های موقت و بدون حمایت رها شده‌اند.

بلایا حلقه‌های نابرابری را تشدید می‌کند

معلولیت در تلاقی با فقر، سن، جنسیت و جغرافیا تجربه‌ای چندلایه و پیچیده ایجاد می‌کند. یک زن روستایی با صندلی چرخ‌دار، تجربه‌ای بسیار متفاوت از مردی شهرنشین با اختلال شنوایی دارد.

در کشور جزیره‌ای وانواتو، که یکی از پرحادثه‌ترین کشورهای جهان است، برنامه‌هایی از سوی «برنامه توسعه سازمان ملل» (UNDP) اجرا شده است که در آن افراد دارای معلولیت در برنامه‌ریزی تخلیه اضطراری جامعه‌محور مشارکت دارند. نتایج دلگرم‌کننده این برنامه‌ها مبتنی بر مانورهای تخلیه فراگیر، آموزش زبان اشاره به نیروهای امدادی و سامانه‌های هشدار موبایلی است که برای ناتوانی‌های بینایی تنظیم شده‌اند.

چنین فراگیری‌ای را مقایسه کنید با نیواورلئان در سال ۲۰۰۵ که در جریان طوفان کاترینا، بیش از ۷۰ درصد از کشته‌شدگان بالای ۶۰ سال داشتند و بسیاری از آن‌ها افراد دارای معلولیت بودند.

در آن سال اتوبوس‌هایی که برای تخلیه اعزام شدند، فاقد آسانسور برای صندلی چرخ‌دار و خطوط تماس اضطراری خدمات فاقد تلفن‌های تایپی افراد ناشنوا بودند. این‌ها نه محدودیت‌های فناورانه، بلکه شکست‌های سیاستی بود و اکنون، پس از دو دهه هنوز بسیاری از مناطق نتوانسته‌اند از آن تجربه تلخ درس بگیرند.

بحران در بحران

در ایران به‌رغم نمونه‌هایی از توجه به آموزش و آماده‌سازی افراد معلول هنگام بحران‌ها، مطابق گزارش‌ها و تحلیل‌های میدانی می‌توان گفت که در هنگام بحران‌ها، این گروه به‌طور سیستماتیک از روند برنامه‌ریزی، امداد و خدمات حمایتی کنار گذاشته می‌شوند. چه در زمان زلزله، سیل یا در شرایط جنگی اخیر، افراد دارای معلولیت به‌دلیل نبود زیرساخت‌های مناسب مانند وسایل نقلیه در دسترس، رمپ‌ها، سامانه‌های هشدار متناسب با معلولیت‌های حسی و شناختی و نبود آموزش تخصصی در تیم‌های امدادی با «بحرانی مضاعف» مواجه می‌شوند.

نبود بانک اطلاعاتی جامع از محل زندگی، نوع و شدت معلولیت افراد نیز موجب شده تا تشخیص نیاز به کمک فوری برای نهادهای امدادی امکانپذیر نباشد. این خلا اطلاعاتی، در کنار ضعف تجهیزات پزشکی، گرانی وسایل، نبود سازوکار اجاره یا توزیع تجهیزات توان‌بخشی در شرایط بحران و همچنین ناکارآمدی قانون حمایت از حقوق معلولان مصوب ۱۳۹۷، تصویر واضحی از بی‌توجهی ساختاری به این گروه را نشان می‌دهد.

بنابر داده‌های انجمن دیستروفی ایران، تجربه فعالان حوزه حقوق افراد دارای معلولیت و همچنین گزارش‌های رسانه‌ای، در شرایط بحرانی اخیر و تخلیه مناطق ناامن در طی جنگ هیچ سازوکار عملیاتی برای خروج اضطراری افراد ناتوان حرکتی یا حسی پیش‌بینی نشده بود.

در ایران این گروه عمدتا در برنامه‌ریزی‌ها غایب‌اند و عملا در زمان وقوع بحران فراموش می‌شوند. نتیجه «بحران در بحران» است؛ یعنی وضعیتی که در آن، شرایط اضطراری نه‌تنها افراد دارای معلولیت را تحت تاثیر قرار می‌دهد، بلکه با حذف آنها از چرخه مدیریت بحران، پیامدهای جسمی، روانی و اجتماعی شدیدی برای آنها و خانواده‌هایشان به‌وجود می‌آید.

 

نمونه‌ای موفق از برنامه‌ریزی فراگیر

راهنمای «سازمان بین‌المللی استانداردسازی» (ISO) درباره تاب‌آوری اجتماعی است که بر شناسایی و مشارکت افراد دارای معلولیت در برنامه‌ریزی اضطراری تاکید دارد، نه‌تنها بر دسترسی فیزیکی، بلکه لزوم ارتباطات فراگیر، استراتژی‌های انعطاف‌پذیر تخلیه و توزیع فناوری‌های کمکی نیز تاکید می‌کند.

نمونه‌ای موفق از اجرای این استانداردسازی کشور اندونزی و سامانه InaRISK است که پس از سونامی سال ۲۰۱۸ توسعه یافت. این اپلیکیشن به کاربران اجازه می‌دهد که آسیب‌پذیری‌های خاص خود از جمله معلولیت را اعلام کرده و به شبکه‌های حمایتی محلی متصل شوند.

در جریان سیلاب‌های ناگهانی سال ۲۰۲۴ در جاوای غربی، مقامات محلی توانستند با استفاده از این داده‌ها قایق‌هایی را به خانه‌هایی بفرستند که ساکنان‌شان از صندلی چرخ‌دار استفاده می‌کردند و به‌این ترتیب جان ده‌ها نفر را نجات دهند.

به‌طور مشابه، در مناطق جنگی همچون اوکراین UNDP و سازمان‌های محلی بسته‌های اضطراری قابل دسترسی را توزیع می‌کنند که متناسب با انواع خاصی از معلولیت‌ها طراحی شده‌اند، از جمله نقشه‌های لمسی برای نابینایان، عصاهای سبک و تابلوهای ارتباطی لمینت‌شده؛ چنین پاسخ‌های هدفمندی هرچند هنوز نادر است، نشان‌دهنده ظرفیت واقعی برنامه‌ریزی فراگیر است.

خط حیاتی ارتباطات و فراگیری

اطلاعات می‌تواند جان افراد را نجات دهد، اما فقط در صورتی که فراگیر باشد. «مؤسسه جهانی معلولیت» بر طراحی فراگیر در ارتباطات اضطراری تاکید دارد: زیرنویس، زبان ساده، مترجم زبان اشاره و هشدارهای تصویری از نمونه‌های پیشنهادی هستند.

سیستم‌های دارای فراگیری حقی مسلم مردم است. چنین سیستمی زمانی اثربخش‌تر است که افراد دارای معلولیت در تمام مراحل برنامه‌ریزی از ارزیابی ریسک و طراحی استراتژی، تا اجرا و بازنگری بحران حضور داشته باشند.

با این‌حال، مسئله بودجه همچنان مانع بزرگی است. طبق گزارش دفتر «هماهنگی کمک‌های بشردوستانه» سازمان ملل (OCHA) در سال ۲۰۲۳، کمتر از یک درصد از کمک‌های بشردوستانه به‌طور خاص به افراد دارای معلولیت تعلق می‌گیرد. بدون منابع مالی مشخص، سیاست‌های نیک‌اندیشانه صرفا روی کاغذ باقی می‌مانند.

با تشدید بحران اقلیمی و تداوم درگیری‌ها، بلایا بیشتر و شدیدتر خواهند شد. این واقعیت ایجاب می‌کند که دربرگیری افراد دارای معلولیت به یک جزء غیرقابل‌چشم‌پوشی از آمادگی و پاسخ اضطراری تبدیل شود.

این یعنی فراهم‌کردن پناهگاه‌های قابل دسترس، آموزش نیروها با پروتکل‌های فراگیر، اطمینان از چندرسانه‌ای‌بودن سامانه‌های هشدار و گنجاندن ابزارهای کمکی در بسته‌های اضطراری برای معلولان؛ به عبارت دیگر دربرگیری باید قبل از طوفان شکل بگیرد و در دل سیستم نهادینه شده باشد.

برچسب‌ها: #معلولان
بازگشت به فهرست